زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

عرف قولی





شیوع استعمال لفظ نزد مردم در معنایی غیر از معنای لغوی را عرف قولی گویند.


۱ - تعریف عرف قولی



عرف قولی، مقابل عرف عملی، و به معنای مرسوم بودن استعمال لفظ در معنایی غیر از معنای لغوی آن در نزد افراد یک جامعه است.

۲ - خواص عرف قولی



از خواص عرف قولی این است که مردم از شنیدن آن لفظ، معنای عرفی به ذهنشان تبادر می‌نماید، مثل آن که نزد عرف اهل عراق کلمه «ولد» به فرزند پسر اطلاق می‌شود نه دختر، در حالی که در لغت برای هر دو معنا وضع شده است و یا مثل اطلاق لفظ «گوشت» بر گوشت گوسفند و عدم اطلاق آن بر گوشت ماهی نزد عرف، و یا اطلاق لفظ «دابّه» بر اسب، در حالی که در لغت شامل الاغ ، قاطر و غیره می‌شود.
[۱] زحیلی، وهبه، اصول الفقه الاسلامی، ج۲، ص۸۲۸.
[۲] زحیلی، وهبه، الوجیز فی اصول الفقه، ص۹۷.
[۳] ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۲۴۴.
[۴] ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۲۴۸.
[۵] محمدی، ابوالحسن، مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، ص۲۵۷.
[۷] منصوری، خلیل رضا، نظریة العرف و دورها فی عملیة الاستنباط، ص۵۲.
[۸] منصوری، خلیل رضا، نظریة العرف و دورها فی عملیة الاستنباط، ص۵۶.
[۹] بحرالعلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احکامه، ص۸۴.
[۱۰] فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ص۲۲۰.
[۱۱] نمله، عبدالکریم بن علی بن محمد، المهذب فی علم اصول الفقه المقارن، ج۳، ص۱۰۲۱.


۳ - پانویس


 
۱. زحیلی، وهبه، اصول الفقه الاسلامی، ج۲، ص۸۲۸.
۲. زحیلی، وهبه، الوجیز فی اصول الفقه، ص۹۷.
۳. ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۲۴۴.
۴. ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۲۴۸.
۵. محمدی، ابوالحسن، مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، ص۲۵۷.
۶. طباطبایی حکیم، محمد تقی، الاصول العامة للفقه المقارن، ص۴۲۱.    
۷. منصوری، خلیل رضا، نظریة العرف و دورها فی عملیة الاستنباط، ص۵۲.
۸. منصوری، خلیل رضا، نظریة العرف و دورها فی عملیة الاستنباط، ص۵۶.
۹. بحرالعلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احکامه، ص۸۴.
۱۰. فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ص۲۲۰.
۱۱. نمله، عبدالکریم بن علی بن محمد، المهذب فی علم اصول الفقه المقارن، ج۳، ص۱۰۲۱.


۴ - منبع


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی،ص۵۷۴، برگرفته از مقاله «عرف قولی».    

رده‌های این صفحه : عرف




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.